اختلالات شخصیتاختلالات شخصیت، یکی از مباحث مطرح در آسیبشناسی روانی در علم روانشناسی بوده و به معنای الگوهایی از رفتار غیرانطباقی است. ویژگیهای شخصیت، شیوههای پایدار ادراک، تفکر و ارتباط با محیط هستند و هنگامی که ویژگیهای شخصیت چنان انعطافناپذیر و غیرانطباقی شوند که کارکرد فرد را به میزان چشمگیری مختل کنند، در اینصورت به اختلالهای شخصیت تبدیل میشوند. در این مقاله بعد از بیان تعریف اختلالات شخصیت و بیان علائم و جایگاه در DSM به طبقه بندی و انواع این اختلالات میپردازیم. فهرست مندرجات۲ - DSM ۳ - طبقهبندی ۳.۱ - گروه اول ۳.۱.۱ - اختلال شخصیت پارانویید ۳.۱.۲ - اختلال شخصیت اسکیزوئید ۳.۱.۳ - اختلال شخصیت اسکیزوتایپی ۳.۲ - گروه دوم ۳.۲.۱ - اختلال شخصیت ضداجتماعی ۳.۲.۲ - اختلال شخصیت نمایشی ۳.۲.۳ - اختلال شخصیت خودشیفته ۳.۲.۴ - اختلال شخصیت مرزی ۳.۳ - گروه سوم ۳.۳.۱ - اختلال شخصیت اجتنابی ۳.۳.۲ - اختلال شخصیت وابسته ۳.۳.۳ - اختلال شخصیت وسواسی ۴ - پانویس ۵ - منبع ۱ - مقدمهمقصود از اختلالهای شخصیت، الگوهایی از رفتار غیرانطباقی است. ویژگیهای شخصیت، شیوههای پایدار ادراک، تفکر و ارتباط با محیط هستند. هنگامی که ویژگیهای شخصیت چنان انعطافناپذیر و غیرانطباقی شوند که کارکرد فرد را به میزان چشمگیری مختل کنند، در اینصورت به اختلالهای شخصیت تبدیل میشوند. اختلالهای شخصیت در واقع شیوههای نارسا و نامناسبی برای حل مساله و کنار آمدن با فشار روانی هستند، اغلب در اوایل نوجوانی بروز میکنند و در سراسر بزرگسالی ادامه مییابند. برخلاف مبتلایان به اختلالهای عاطفی یا اضطرابی (اختلالهایی که در آنها نیز رفتارهای غیرانطباقی دیده میشود)، افراد مبتلا به اختلالهای شخصیت معمولا ناراحتی یا اضطرابی احساس نمیکنند، انگیزشی برای تغییر رفتار خود نشان نمیدهند و برخلاف افراد اسکیزوفرنیایی، تماس خود را با واقعیت از دست نمیدهند و نابسامانی چشمگیری در رفتارشان مشاهده نمیشود. [۱]
اتکینسون، ریتاال و دیگران، زمینه روانشناسی، ج۲، ص۲۳۴، ترجمه محمدنقی براهنی و دیگران، تهران، رشد، ۱۳۷۸، چاپ هشتم.
۲ - DSMاختلالات شخصیت در محور دو DSM ثبت میشوند، زیرا آنها بهقدرکافی با مجموعه نشانگان روانپزشکی استاندارد (که در محور I طبقهبندی شدهاند) متفاوت در نظر گرفته شدهاند که طبقهبندی مجزای آنها موجه باشد. گرچه امکان دارد که یک نفر فقط طبق محور II تشخیص داده شود، اما اختلالهای محور I غالبا در افراد مبتلا به اختلالهای شخصیت وجود دارند. برای مثال، اختلالهای شخصیت اغلب با اختلالهای اضطرابی، اختلالهای خلقی و سوء مصرف مواد همراه هستند. [۲]
باچر، جیمز و دیگران، آسیبشناسی روانی، ج۲، ص۱۸۵، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ارسباران، ۱۳۸۸، چاپ اول.
طبق ملاکهای DSM - IV (Diagnostic and statistical manual) برای تشخیص اختلال شخصیت، الگوی بادوام رفتار فرد باید فراگیر و انعطافناپذیر و همینطور باثبات و طولانیمدت باشد. این الگو همچنین باید موجب ناراحتی بالینی مهم یا اختلال در عملکرد شده باشد و حداقل در دو مورد از این زمینهها آشکار شده باشد: شناخت، هیجانپذیری، عملکرد میانفردی یا کنترل تکانه. از دیدگاه بالینی، افراد مبتلا به اختلالهای شخصیت اغلب در زندگی دیگران حداقل بهاندازه زندگی خودشان مشکل ایجاد میکنند. دیگران رفتار افراد مبتلا به اختلالهای شخصیت را گیجکننده، زجرآور، غیرقابل پیشبینی و غیرقابل قبول میدانند. هر الگوی صفت خاص که افراد مبتلا پرورش داده باشند (برای مثال، لجاجت، خصومت ناآشکار و بدگمانی)، واکنشهای آنها را به هر موقعیت تازهای تیره میکنند و به تکرار رفتارهای ناسازگارانه یکسانی منجر میشوند، زیرا آنها از اشتباهات خود درس نمیگیرند. برای مثال، یک شخص وابسته ممکن است با درخواستهای پیوسته و غیرعادی مانند هرگز تنها رها نشدن، رابطه با کسی مانند همسر را خراب کند. بعد از اینکه این همسر او را ترک میکند، ممکن است فورا رابطه وابسته دیگری را بدون اینکه همسر تازه را به دقت انتخاب کرده باشد، برقرار نماید. طبقه اختلالهای شخصیت، گسترده است و مشکلات رفتاری را دربرمیگیرد که از نظر شکل و شدت بسیار تفاوت دارند. در موارد خفیفتر، افرادی را مییابیم که بهطور کلی عملکرد مناسبی دارند ولی خویشاوندان، دوستان یا همکاران آنها را به صورت مشکلآفرین، غیرعادی یا کسانی که به سختی میتوان آنها را شناخت، توصیف میکنند. [۳]
باچر، جیمز و دیگران، آسیبشناسی روانی، ج۲، ص۱۸۴، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ارسباران، ۱۳۸۸، چاپ اول.
۳ - طبقهبندیدر DSM – IV اختلالهای شخصیت براساس شباهت ویژگیهای اختلالها، در سه مجموعه گروهبندی شدهاند. ۳.۱ - گروه اولاین گروه شامل اختلالات شخصیت پارانویید، اسکیزوتایپی و اسکیزوئید است. علایم این اختلالها به علایم اسکیزوفرنی شباهت دارد. افراد متعلق به این گروه به نظر عجیب و غریب میرسند. رفتاری دارند که از بیاعتمادی و سوءظن تا کنارهگیری اجتماعی گسترش دارد. ۳.۱.۱ - اختلال شخصیت پارانوییداختلال شخصیت پارانویید (Paranoid personality disorder): افراد این گروه نسبت به دیگران بدگمان هستند. آنها اغلب رفتارشان غیردوستانه است و عملکردهای همراه با عصبانیت دارند و به دیگران توهین میکنند. بیماران این گروه دچار شک و تردیدهای غیرقابل توجیه در مورد صداقت دیگران هستند. تشخیص این بیماری با بیماری اسکیزوفرنی متفاوت است. زیرا علایمی از بیماری اسکیزوفرنی مانند توهم، در پارانویید وجود ندارد و آسیبهای کمتری در عملکردهای اجتماعی و شغلیشان دیده میشود. این اختلال بیشتر در مردان دیده میشود و بهطور متناوب با اختلالات اجتنابی، مرزی و اسکیزوتایپی مرتبط است. [۴]
دیویسون، جرالد و نیل، جان، آسیبشناسی روانی، ج۲، ص۱۵۳، ترجمه عبدالله مفاخری و صادق شکیبا، تهران، به آوران، ۱۳۸۷، چاپ اول.
۳.۱.۲ - اختلال شخصیت اسکیزوئیداختلال شخصیت اسکیزوئید (Schizoid personality disorder): بیماران با اختلال شخصیت ذکر شده از ارتباطات اجتماعی خود لذت نمیبرند و معمولا دوست صمیمی ندارند. این بیماران به ندرت احساسات خود را ذکر میکنند و به فعالیتهای جمعی علاقمند نیستند و فعالیتهای خویشاوندی را دوست ندارند. این بیماری در زنان شیوع کمتری نسبت به مردان دارد. معیار تشخیص برای اختلال شخصیت اسکیزوئید مشابه علایم پیشنشانه و مراحل باقیمانده بیماری اسکیزوفرنی است. [۵]
دیویسون، جرالد و نیل، جان، آسیبشناسی روانی، ج۲، ص۱۵۳، ترجمه عبدالله مفاخری و صادق شکیبا، تهران، به آوران، ۱۳۸۷، چاپ اول.
۳.۱.۳ - اختلال شخصیت اسکیزوتایپیاختلال شخصیت اسکیزوتایپی (Schizotyal personality disorder): افراد مبتلا به این اختلال بیش از حد درونگرا هستند و نقایص اجتماعی و میانفردی فراگیر دارند، اما علاوه بر آن، تحریفات شناختی و ادراکی دارند و ارتباط و رفتار آنها عجیب و غریب هستند. آنها اغلب معتقدند قدرت سحرآمیز دارند و ممکن است به تشریفات سحرآمیز بپردازند. عجیب و غریب بودن تفکر، صحبت کردن و رفتارهای دیگر، باثباتترین ویژگیهای این اختلال است. در واقع، گاهی ابتدا آنها را مبتلا به اسکیزوفرنی ساده یا نهفته تشخیص میدهند. [۶]
باچر، جیمز و دیگران، آسیبشناسی روانی، ج۲، ص۱۹۵، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ارسباران، ۱۳۸۸، چاپ اول.
۳.۲ - گروه دوماین گروه شامل اختلالات شخصیت ضداجتماعی، نمایشی، خودشیفته و مرزی است. افراد متعلق به این گروه نمایشی، هیجانی یا دمدمی به نظر میرسند. ۳.۲.۱ - اختلال شخصیت ضداجتماعیاختلال شخصیت ضداجتماعی (Antisocial personality disorder): از میان اختلالهای شخصیت، اختلالی که بیش از همه مورد بررسی قرار گرفته و شناخته شده است، اختلال شخصیت ضداجتماعی است. افراد مبتلا به این اختلال، فاقد حس مسؤولیت و درک اخلاقی هستند و توجهی به دیگران ندارند. رفتار آنها زیر سلطه نیازهای خود آنان است و به عبارت دیگر آنان فاقد وجدان هستند. این افراد تکانشی رفتار میکنند، در پی ارضای فوری نیازهای خود هستند و نمیتوانند ناکامی را تحمل کنند. دروغگویی زیاد، نیاز به شور و هیجان بدون توجه به آسیبهای احتمالی آن و ناتوانی در تغییر رفتارهای خود به دنبال تنبیه، از دیگر ویژگیهای افراد مبتلا به این اختلال است. از میان ویژگیهای اختلال شخصیت ضداجتماعی، دو ویژگی بیش از همه ارزش تشخیصی دارند: "فقدان محبت" (ناتوانی از احساس همدلی یا وفاداری نسبت به یک شخص دیگر) و "عدم احساس گناه" (ناتوانی از احساس پشیمانی نسبت به اعمال خود، صرفنظر از اینکه این اعمال تا چهاندازه درخور سرزنش باشند). [۷]
اتکینسون، ریتاال و دیگران، زمینه روانشناسی، ج۲، ص۲۳۵، ترجمه محمدنقی براهنی و دیگران، تهران، رشد، ۱۳۷۸، چاپ هشتم.
۳.۲.۲ - اختلال شخصیت نمایشیاختلال شخصیت نمایشی (Histrionic personality disorder): افراد مبتلا به این اختلال در ظاهر جذاب، صمیمی، و معاشرتی هستند، اما معمولا دیگران آنها را ریاکار و سطحی میانگارند. به نظر میرسد که آنها با نمایش دادن برای تماشاچیان ناشناس به دنبال تحسین خود هستند. زمانی که روابط برقرار میکنند، پرتوقع و بیملاحظه، خودمحور و در خود فرورفته میشوند. بین اختلال شخصیت نمایشی و سایر اختلالات همپوشی قابل ملاحظهای وجود دارد. [۸]
روزنهان، دیویدال و سلیگمن، مارتینای. پی، آسیبشناسی روانی، ج۲، ص۳۵۲، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ساوالان، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۳.۲.۳ - اختلال شخصیت خودشیفتهاختلال شخصیت خودشیفته (Narcissistic personality disorder): افراد دارای این اختلال یک نظر بزرگمنشانه در مورد توانایی و مشخصات خود دارند و ذهنشان به تخیلاتی از موفقیت سرگرم است. این افراد نیازمند توجه باثبات هستند و عقیده دارند که تنها از طریق افراد سطح بالا و افراد خاص درک میشوند. ارتباطات بینشخصی آنها به دلیل کمبود دلسوزی و احساس حسادت لطمه میبیند. این اختلال اغلب همراه با اختلال مرزی دیده میشود. [۹]
اتکینسون، ریتاال و دیگران، زمینه روانشناسی، ج۲، ص۲۳۴، ترجمه محمدنقی براهنی و دیگران، تهران، رشد، ۱۳۷۸، چاپ هشتم.
۳.۲.۴ - اختلال شخصیت مرزیاختلال شخصیت مرزی (Borderline personality disorder): افراد مبتلا به این اختلال خودانگاره یا خودپنداره بسیار بیثباتی دارند، روابط میانفردی آنها نیز بسیار بیثبات است. آنها معمولا سابقه روابط شدید اما پرآشوب دارند که معمولا آرمانی کردن مفرط دوستان یا معشوقها را شامل میشود ولی بعدا به سرخوردگی و ناامیدی میانجامد. خشم شدید و نشانههای بیثباتی عاطفی دو ویژگی مهم این اختلال هستند. بیثباتی عاطفی آنها همراه با سطح بالای تکانشگری، اغلب به رفتارهای خودویرانگری مانند رانندگی بیباک منجر میشود. اقدامات خودکشی، اغلب به شکل فریبکارانه، بخشی از تصویر بالینی این اختلال است. با اینحال، اینگونه اقدامات همیشه فریبکارانه نیستند. جرح خویشتن ویژگی دیگر این اختلال است. رفتار صدمهزدن به خود با رهایی یافتن از اضطراب یا ملالت ارتباط دارد. [۱۰]
باچر، جیمز و دیگران، آسیبشناسی روانی، ج۲، ص۲۰۷، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ارسباران، ۱۳۸۸، چاپ اول.
۳.۳ - گروه سوماین گروه شامل اختلال شخصیت اجتنابی، اختلال شخصیت وابسته و اختلال شخصیت وسواسی است. افراد این گروه ترسو یا مضطرب به نظر میرسند. ۳.۳.۱ - اختلال شخصیت اجتنابیاختلال شخصیت اجتنابی (Avoidant personality disorder): ویژگی اصلی این اختلال اجتناب از مردم، تجربیات جدید و حتی از تجربیات قدیمی است. در این اختلال معمولا ترس از احمق به نظر رسیدن با میل شدید به پذیرش و محبت ترکیب میشوند. افراد مبتلا به این اختلال به دلیل حساس بودن نسبت به انتقاد از ارتباطات اجتماعی دوری میکنند. آنها خجالتی هستند. گرچه این اختلال با فوبی اجتماعی شباهت دارد اما به نظر میرسد که تشخیص اختلال شخصیت اجتنابی اندکی بیش از آنچه توسط محور I تشخیص فوبی اجتماعی بیان شده است، اطلاعات در اختیار ما میگذارد. [۱۱]
روزنهان، دیویدال و سلیگمن، مارتینای. پی، آسیبشناسی روانی، ج۲، ص۳۵۵، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ساوالان، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۳.۳.۲ - اختلال شخصیت وابستهاختلال شخصیت وابسته (Dependent personality disorder): فقدان اعتماد به نفس که موجب ناتوانی در تصمیمگیری یا قبول مسؤولیت میشود و نیاز به دریافت حمایت دایمی دیگران از ویژگیهای این اختلال هستند. افراد مبتلا به این اختلال به دلیل ترس از اینکه رها شوند، اغلب نمیتوانند بهطور مناسب از دست دیگران عصبانی شوند، به همین دلیل شخصیتهای وابسته در روابطی که از لحاظ روانشناختی یا جسمانی بهرهکش است باقی میمانند. این افراد فاقد عزت نفس بوده و اغلب خود را احمق یا درمانده میدانند. [۱۲]
اتکینسون، ریتاال و دیگران، زمینه روانشناسی، ج۲، ص۲۳۴، ترجمه محمدنقی براهنی و دیگران، تهران، رشد، ۱۳۷۸، چاپ هشتم.
۳.۳.۳ - اختلال شخصیت وسواسیاختلال شخصیت وسواسی (Obsessive – compulsive personality disorder): این افراد کمالگرا هستند و توجه زیادی به جزئیات دارند. ارتباطات بینشخصی آنها اغلب ضعیف است. جدی، سختگیر و غیرقابل انعطاف هستند و به موضوعات اخلاقی توجه میکنند. این اختلال کاملا با اختلال وسواس اجباری متفاوت است. [۱۳]
دیویسون، جرالد و نیل، جان، آسیبشناسی روانی، ج۲، ص۱۶۴، ترجمه عبدالله مفاخری و صادق شکیبا، تهران، به آوران، ۱۳۸۷، چاپ اول.
۴ - پانویس
۵ - منبع• سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اختلالات شخصیت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۶/۰۶. ردههای این صفحه : آسیبشناسی روانی | اختلالات جسمی | اختلالات رفتاری | اختلالات روانی | اختلالات شخصیت | روانشناسی بالینی | مباحث روانشناسی | مشاوره و راهنمایی
|